از رسالت بخوانید.
دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: حتی یک عامل اصلی قاچاق مواد مخدر در زندانهای کشور نیست.
نویسنده: این بد نبوده و نشان از لیاقت مسئولان مربوطه و ریشهکن شدن قاچاقچیان است. و این یعنی وامصیبت برای معتادان!!!!!
ای با تو گشته گویا، آوا، نوا، ترانه
در شوق با تو بودن، دارد دلم بهانه
ترگشته دفتر من، از مثنوی چشمم
کی شاعری سروده، چون چشم من ترانه
هر شب به یاد رویت، خواندم نماز باران
وقتی که استجابت، زد در دلم جوانه
طرح دوباره ای زد، رنگین کمان خود را
از چشم شرجی من، دریای بیکرانه
چون شعله های آتش، احساس غربت من
با هر نفس کشیدن، از دل کشد زبانه
در راه تو نشاندم، فانوس دیده ام را
شاید شبانه آیی، ای دلستان! به خانه
هر روز همچو مجنون، آواره ام به صحرا
هر شب تو را سرودم، با گریه شبانه
وقتی بهار چشمت، می خواندم به گلشن
کی بلبل دل من، دارد هوای لانه
از جذر و مد چشمم، وصل و فراق پیداست
از غیبت و حضورت، بهتر از این نشانه؟!
ای عقل سبز عاشق، سرخ از بیان حسنت
روح غزل! که داری در سینه آشیانه
شاید شبی بیایی، در بزم انتظارم
تقدیم تو نمایم، یک شعر عاشقانه
پیوسته می تراود، بر قلب زار عاشق
از چشم شرقی تو، اشراق شاعرانه
شاعر: محمدعلی جعفریان (عاشق)
کوی بینشان یادتون نره!
مرگ شارون را جشن میگیریم.
حدس شما چیست؟
به همه دوستان سلام عرض میکنم و از کسانی که مهمون ما میشوند تشکر ویژه دارم. در عین حال از همه شما درخواست دارم در ارتباط با واژههای زیر حدس بزنید و اگر مخالف بودید نظر بدهید و انتقاد کنید. و موافقان هم هم! به هر حال از همهتون ممنون میشم.
واژه های دسته اول
گردن بند به شکل صلیب / روسری با عکس صلیب/ رستوران شام آخر/ گالری فرش شام آخر/ تبلیغ شام آخر در پشت بلیط اتوبوسرانی/ سجاده دارای شکل صلیب/
واژههای دسته دوم (البته فرض کنید در یک جامعه مسیحی مانند فرانسه یا آلمان زندگی میکنید.
گردنبند یک مسیحی با نام یکی از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) مانند حضرت علی(ع) یا حضرت زهرا(س)/ وجود عکس ائمه در خانه یک مسیحی/ رستوران یک مسیحی با نام عاشورا/ یک کلوپ ورزشی معتبر با نام ماه محرم/ ...
بانک مسکن و توهین به مستأجران
حدود دو ماه است که برنامة تبلیغاتی بانک مسکن در صدا و سیما به توهین به مستأجران میپردازد. و هدف نیز چیزی جز پرکردن جیب این بانک از سرمایه های مردم نیست. بر ای روشن شدن قضیه به توضحی مختصر در ارتباط با این تبلیغ تجاری تلویزیونی پرداخته و به برخی نکات توهینآمیز آن اشاره میکنم.
1) این تبلیغات بر خلاف تبلیغات دیگر به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده تا یک وضعیت نابهنجار فوقالعاده از زندگی مستأجران را به نمایش گذارد.
2) در این اطلاعیه اینگونه تلقین میشود که صاحبخانهها حق دارند هر زمان که دلشان خواست مستأجر را از خانه بیرون کند (حتی وسط شب) این در حالی است که تخلیه خانه و اخراج مستأجر به این آسانی نبوده و نیاز به مقدمات فراوان قانونی دارد. که حتی یک ده هزارم مستأجران نیز از منزل اخراج نمیشوند. در عین حال در موارد قانونی، زمان و کیفیت تخلیه نیز بر اساس قانون بوده و صاحبخانه حق ندارد چنین کاری را انجام دهد.
3) درست است که سیاه نشان دادن زندگی مستأجران برای جمع کردن پول آنها در حساب بانک مسکن، برای بانک سود دارد. اما حداقل از دو جهت برای مستأجر زیان دارد یکی اینکه با فرهنگسازی منفی شخصیت آنها پایمال شده و هنجارهای ضد اخلاقی در جامعه ترویج میِشود. از طرفی پول آنها نیز از دست میرود. چرا که گرفتن وام بانک مسکن نیاز به سرمایه چند میلیونی دارد که این سرمایه را مستأجر ندارد. لذا اقدام بانک مسکن استعمار زیرکانه است. به هر حال معلوم نیست چنین افراد لاابالی چطور می خواهند پاسخ آه یک کودک را بدهند که با دیدن این تبلیغ تجاری بروز می دهد.
4) در پایان یادآوری این نکته لازم و ضروری است که محرومیت مستاجر و فشارهای اقتصادی بر اینن خانواده ها روشن و بدیهی است اما با توهین به آنها و خرد کردن شخصیتشان کار درست نمی شود. بر همین اساس لازم است دولت اسلامی خدمتگزار پا پیش نهاده و در کنار رسیدگی به کارمندان کمی هم به فکر دیگر اقشار آسیب پذیر باشد که حتی یکدهم در آمد یک کارمند را ندارند و از هیچگونه مزایایی نیز برخوردار نیستند. سی و ششهزار طلبه متاهل از کل ایران در قم ساکن هستند که سی هزار نفرشان مستاجر هستند. در عین حال نه تعاونی دارند و نه پولی برای عضویت در تعاونی.
5) حرف آخر اینکه هیچکدام از این بدبختیها مجوز نامردی نامردان بانک مسکن نیست.
سکولاریزاسیون در صدا و سیما
مفهوم سکولاریزاسیون...
دوستان عزیز میتوانند با بیان برخی مصادیق از این فرایند در تدوین این نوشتار سهیم باشند. مطالب شما با اسم شما ثبت میشود.
بسمالله الرحمن الرحیم
نام این وبلاگ را به عشق آقا آقا نام نهادم. او که بسیار دوستش میدارم و دوستش داری و دوستش داریم. نمیدانم آقا هم وبلاگ دارد تا بخوانیم. ای کاش عکسش رو هم بزاره رو وبلاگش. جالب میشه. اونوقته که همیشه آنلاین میموندیم و دل نمیکندیم. حالا که نمیبینیم بیایم با حلوا حلوا دهنمون رو شیرین کنیم. تا که روزی برسد دیدارش. خدا کنه یه نگاهی هم این طرفا بندازه یا حداقل ایمیلش رو بده.
به هر حال از اینکه در میان شما عاشقا هستم خوشحالم. از این به بعد سعی میکنم به خونههاتون سربزنم از شما هم میخوام بعضی وقتا یه سری به این کلبه درویشی ما بزنید. نترسید نون و پنیری پیدا میشه.
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است.
گفتم که از پرسم که از پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بینشان است
گفتم مرا غم تو خوشتر از شادمانی است.
گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است.
ادامه را در ادامه میخونیم.
زاهدیپور را هم فراموش نکنید.