در پاسخ به نافذ، نکاتی را نوشتم که در وبلاگ هم میآورم.
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم.
سالروز ارتحال آن عزیز سفر کرده، یادآور خاطره تلخ فراق است. این مناسبت را به همه شما عاشقان تسلیت عرض میکنم.
در ضمن، کتاب جوسازی(آسیبشناسی هنجارها و ارزشها...) منتشر شد: مناسب دیدم به صورت اجمال این کتاب را به شما دوستان معرفی کنم:
هنجارها و ارزشهای اجتماعی نرمافزارهای هدایت جامعه به سوی اهداف مورد نظر اعضای آن میباشد. هنجارها اعضای جامعه را تحت فشار قرار داده و ادامه مطلب...
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم.
سالروز ارتحال آن عزیز سفر کرده، یادآور خاطره تلخ فراق است. این مناسبت را به همه شما عاشقان تسلیت عرض میکنم.
در ضمن، کتاب جوسازی(آسیبشناسی هنجارها و ارزشها...) منتشر شد: مناسب دیدم به صورت اجمال این کتاب را به شما دوستان معرفی کنم:
هنجارهای و ارزشهای اجتماعی نرمافزارهای هدایت جامعه به سوی اهداف مورد نظر اعضای آن میباشد. هنجارها اعضای جامعه را تحت فشار قرار داده و ادامه مطلب...
ارتحال عالم بزرگوار و مجاهد حضرت آیتالله سید احمد فهری زنجانی نماینده امام امت (ره) و مقام معظم رهبری در سوریه را به محضر آقا امام زمان علیهالسلام، مقام معظم رهبری علما، عموم هموطنان و به ویژه زنجانیان عزیز تسلیت عرض میکنم.
این عالم بزرگوار بزرگوار خدمات و تألیفات متعددی در زمینههای مختلف از جمله عرفان و اخلاق دارد که در فرصت مناسب به معرفی آنها خواهم پرداخت.
بیماری در صدا و سیما: صدا و سیمای جمهوری اسلامی که برخلاف سیاستهای کلان جمهوری اسلامی، دست درازی در ترکستیزی دارد، در هنگام اعلام خبر ارتحال این عالم ربانی زنجانی را از نام خانوادگی این عالم بزرگوار حذف کرد. این در حالی است که ایشان به این نام خانوادگی شهرت دارند.
باید گفت که فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضاً
وبلاگ عاشقانههای احسان و مریم پیام دادم که بابا این عکسها را نزار تو وبلاگ پاسخ داد:
برادر عزیز علیک السلام
شان و شخصت هر شخص به گذشته اش بر می گردد
ممنون می شم اگه با عکسهای وبلاگ من مشکلی داشتید به من سر نزنید چون منم مثل شما مسلمان و شیعه علی هستم
و من گفتم:
سلام برادر عزیزشما که گفته اید شیعه علی هستید باید ثابت کنید که علی هم مثل شما بود چون خود او فرمود شیعیان ما مثل ما هستند. و اگر دیدید کسی میگوید که شیعه ما هست اما در عمل شبیه ما نیست دروغ می گوید. آنها خودشان فرمودند که بین خدا و کسی قرابت نیست و به عمل نگاه خواهد کرد. خودشان فرمودند افتخار ما باشید نه موجب سرافکندگی ما. اینکه ما اسممان را شیعه بگذاریم ولی عمل شیطانی انجام چه من باشم چه شما دیگر شیعه نخواهیم بود. چطور است ما علی را به اندازه معشوقه مجازی خود دوست نداریم. و می گوییم شیعه علی هستیم. حاضر هستیم برای معشوقه خود بمیریم اما کوچکترین حرف مولایمان علی را که می گوید گناه نکن عمل نکنیم. اگر این عکس مربوط به تو و مریم است و ناموس تو که در این صورت شامل این حدیث پیامبر می شوید که فرمود که کسی که ناموس خود را در معرض دید مردم قرار دهد و کسی به او بگوید دیوث؛ دروغ نگفته است. و اگر این عکس متعلق کسی دیگر است که شایع کردن فحشاست و شامل این سخن امام است که فرمود کسی که به ناموس مردم خیانت می کند انتظار داشته باشد که روزی هم نوبت به ناموس خودش خواهد رسید.
احمدینژاد جلوتر از خاتم
اگر چه آقای احمدینژاد خدمات خوبی در این چند ماه انجام داده اما دستور او در مورد ورود بانوان به ورزشگاهها و تماشای ورزش مردان کمی دور از انتظار بود. این در حالی است که خاتمی با همه خرابکاریهایش و فشار گروهها و افراد مانند ابطحی؛ این دستور را صادر نکرد. تإسفانگیزتر اینکه احمدینژاد در برابر اعتراض مراجع محترم تقلید نیز واکنشی نشان نداد و دستور را لغو نکرد. فقط آقای الهام وعده داده است که کار خلاف شرع انجام نخواهد شد.
به هر حال انتظار میرفت که دولت فعلی که دولتی اسلامی است به صراحت و برای حفظ جایگاه مراجع به نحوی آبرومندانه حکم خود را لغو می کرد.
نکته جالب توجه اینکه می گویند فرهنگسازی میکنیم. که در جواب باید گفت اول فرهنگسازی بکنید بعد به این مشکلات رسیدگی کنید. که باز خواهیم گفت که اگر هم فرهنگسازی کنید؛ به هر حال نگاه زن به اندامهای مرد حرام است و این را فرهنگسازی حلال نخواهد کرد. لذا لازم است فرهنگسازی شود که کمی از غربت واژههایی مانند حلال و حرام کاسته شود. تا شاید آقایمان راضی شود و دستمان بگیرد.
اخیراً سیدیای در مورد قمهزنی در اصفهان تهیه شده و به ترویج مسائل انحرافی پرداخته است. که در این یادداشت سعی شده به صورت اجمالی به برخی نکات انحرافی و شیطنتهای انحرافی در آن از زبان یک کارشناس حوزوی پرداخته شود. امید که مقبول در گاه الهی واقع گردد.
1) در این سیدی فلسفة عزاداری اشتباه معرفی شده و براساس این تعریف غلط نتیجهگیری غلط گرفته شده است. روشن است که فلسفة عزاداری رسیدن به آن چیزی است که امام حسین (ع) و سایر ائمه (ع) به عنوان خط مشی زندگی خود و مسلمین تعریف کردهاند و این چیزی است که در فرمایشات آنها به ثبت رسیده است.
2) علمائی که در این سیدی به اظهار نظر پرداختهاند اکثراً از علمای درجة چهار هستند و حداکثر یک نفر نیز از علمای درجة دو است و حتی یک نفر از علمای درجة اول در این سیدی به اظهار نظر نپرداختهاست. و روشن است که سخن این افراد هیچگونه حجیت عملی برای مقلدین ندارد. به ویژه که این سخنان آکنده از مغاطه و سفسطه است.
3) سابقة برخی از این افراد را میشناسیم که به جریانهای معاند با نظام و رهبری مرتبط بوده وخواستهاند از این راه نیش خود را وارد کنند.
4) فتوای هیچ یک از مراجع معظم تقلید فعلی ذکر نشده است. در مورد آیت الله بهاالدینی باید گفت ایشان عالم بزرگواری هستند اما مرجع تقلید نیستند. و آیتالله بهجت نیز الحمدلله در قید حیات هستند و میشود استفتاء کرد و با قسم و... یک شخص نمیشود استناد کرد. و اصولاً راه شرعی به دستآوردن فتوای مرجع استفتاست. در مورد آیتالله شیرازی باید گفت ایشان از مراجع نبوده و در این سیدی با شیطنت نام کامل ایشان ذکر نشده تا و لذا برخی افراد را که مراجع را نمیشناسند، به اشتباه انداخته است. به گونهای که برخی ایشان را با آیتالله شیخ ناصر مکارم شیرازی که از مراجع تقلید هستند اشتباه گرفتهاند.
5) در مورد مراجع گذشته نیز باید گفت قمهزنی در حدی که لطمه جزئی بوده و خطرات شدید نداشته باشد فینفسه حرام نیست همچنانکه مستحب نیست. و لذا برخی مراجع گذشته نیز در این حد مجاز دانستهاند. در عین حال باید یادآور شد که فتوای مراجع گذشته برای افراد امروز حجیت عملی ندارد. اما در مورد علمای حاضر باید گفت از آنجا که قمهزنی هیچگونه استحبابی ندارد و حداکثر این است که یک عمل مباح است و از طرفی پیامد مثبتی نیز ندارد، لذا حرام دانستن آن به عنوان ثانوی و نه اولی هیچ اشکالی نخواهد داشت و لذا اکثریت مراجع فعلی به حرمت فتوی دادهاند. و از سیلی به صورت نمیتوان استدلال به استحباب آن کرد. در عین حال که لطمه به صورت فقط در زیارت ناحیه آمده که سند درستی ندارد و متخصصان امر میدانند که چنین روایاتی به عنوان مقدمة استدلال به کار نمیروند. اگر چه خواندن آن برای عزاداری اشکال ندارد. از طرفی باید دانست که حلیت سیلی به صورت موضوعی دیگر است و چنین قیاس فقهی در فقه شیعه باطل بوده و از مشخصههای فقه اهل تسنن و یادگارهای ابوحنیفه از دشمنان امام صادق (ع) است.
6) نکتة بسیار خندهدار این است که در این سیدی، برخی مداحان نیز به اظهار نظر پرداختهاند. این در حالی است که سخنان آنها در این مسئلة تخصصی هیچگونه حجیت علمی و عملی ندارد. آنها فقط میتوانند در مورد سبکهای مداحی و یا قمهزنی به اظهار نظر بپردازند.
7) در مورد حفظ مکتب اسلام باید گفت که اگر قمهزنی حافظ دین بود باید امام حسین (ع) نیز در خانه مینشست و قمه میزد و یا در سخنان خود چنین توصیهای میکرد؛ که نه آن فعل را انجام داد و نه چنین توصیهای را کرد. بلکه او در مقابل دشمن ایستاد و به شهادت رسید. همچنانکه هیچ یک از امامان دیگر با وجود تأکید فراوان به عزاداری امام حسین (ع) قمه نزدند. و باید توجه داشت که در بسیاری از مواقع قمهزنی برای ارضای هواهای نفسانی است همچنانکه افراد بسیاری را دیدیم که قمه میزدند اما در بحبوحه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نه تنها لحظهای حاضر نشدند، بلکه در موارد متعددی ایثارگران را به باد مسخره میگرفتند. همچنانکه بسیاری از قمهزنان زمان انقلاب، ضد انقلاب بودند.
8) اینکه در این سیدی اشاره شده که حفظ سنت لازم است، یک مغالطة آشکار است. چرا که سنت آن چیزی است که خود پیامبر یا امام معصوم آن را عمل کرده یا به صورت ایجابی توصیه کرده باشد این در حالی است که نه پیامبر و نه امامان معصوم (ع) هیچکدام قمه نزدند.
9) تنها دلیلی که برای استحباب قمهزنی ذکر شده واقعهای تاریخی است که در آن آمده است که حضرت زینب وقتی سر امام حسین (ع) را بر سر چوب دید سرش را به چوب محمل زد. که در جواب باید گفت که اولاً این واقعة تاریخی سندی ندارد. ثانیاً در صورت داشتن سند نیز مجوز قمهزنی نیست و حداکثر مانند این است که کسی در عزای عزیزش سرش را به دیوار بکوبد. ثالثاً مستند حلیت و حرمت یک فعل، قول یا فعل معصوم است که چهاردهنفرند. و در مورد حضرت زینب در عین ارادت به ایشان باید گفت که فعل و قول ایشان حجیت علمی برای صدور حکم ندارد.
10) در پایان باید گفت اگر هم فرض کنیم که قمهزنی هیچ اشکالی ندارد، باز تحریم آن توسط مراجع فعلی هیچ منعی ندارد چرا که در زمان حاضر قمهزنی نه تنها هیچ سودی ندارد، بلکه دستاویزی برای تضعیف تشیع شده است. و لذا حرام است همچنانکه میرزای شیرزای تنباکو را تحریم کرد و این نه به خاطر خود تنباکو بلکه به خاطر این بود که قرارداد مربوطه مایة ذلت مسلمین بود. و اینکه گفتهاند مسخرة کفار نمیتواند دلیل تحریم باشد، در صورتی صحیح است که قمهزنی از واجبات یا مستحبات ذاتی بود.
11) ای کاش برخی عزاداران حسینی به نماز که ستون دین است به اندازة یک هزارم قمه ارزش قائل میشدند.
12) هدف این برنامه نه تنها توجیه قمهزنی که بلکه توجیه همة کارهای غلط مانند زینباللهی شدن و ... است که در عزاداریها صورت میگیرد. ما جهت اختصار از آوردن شاهد مدعا خودداری کرده و آن را به بینندگان دقیق میسپاریم.
13) تهمتهایی نیز به امام خمینی روا داشته شده که با مراجعه به آثار چاپ شده از امام روشن میشود. و باید توجه داشت که ایشان از جمله منادیان تصفیة عزاداریها از جهالتها و خرافات است.
چند نکتة لازم و ضروری
1) اکثریت مراجع فعلی قمه زدن را حرام میدانند.
2) باید توجه داشت که قمهزنی پیامدهای اجتماعی زیادی داشته و با کل جامعه ارتباط دارد و لذا این مسئله مانند نماز نیست که هر کس به مرجع خود مراجعه کند بلکه مسئلهای است سیاسی و اجتماعی مانند جنگ که پیروی از ولی فقیه در آن لازم و ضروری است.
3) اگر به فرض محال نام این برنامه را تحقیق بگذاریم، باید اذعان داشت که تحقیقی است جهت دار که پاسخ آن از قبل تعیین شده و تهیه کنندگان به دنبال مؤیداتی در جهت تإیید این نتیجه هستند. و اصولاً نه این مسئله آن قدر غامض است که چنین تلاشی صورت گیرد و نه تهیهکنندگان و گویندگان صلاحیت و رتبة علمی لازم را در این زمینه دارند. و اگر تهیهکنندگان برنامه غرض نداشتند یک استفتا تنظیم میکردند و از مراجع حاضر حکم مسئله را سؤال میکردند. که البته نه این کار را کردند و نه خواهند کرد. چرا که جواب را میدانند و نمیپسندند. و بر همین مبنا یک کار انحرافی انجام دادند. و در قسمتهای مختلف این برنامه توهینهای ضمنی فراوانی به مراجع معظم روا داشتند.
در پایان باید گفت پاسخ تخصصی کامل به این برنامة جهتدار در حد این نوشتار نبوده و پاسخ هر یک از ادعاهای صورت گرفته نیاز به یک مقاله مستقل دارد.