سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنچه را نمی دانی مگو که در خبر دادنت از آنچه می دانی متهم می شوی . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 87 شهریور 10 , ساعت 4:27 عصر

اندیشه‏های سکولاریستی و لائیک برخی فیلم‏سازان

در دیداری که اخیراً فیلم‌نامه‌ نویسان با آقای ضرغامی ـ رئیس صدا و سیماـ داشتند، برخی موضوعات مطرح شده در این جلسه صبغه سکولاریستی داشته و در صورتی که جامه عمل بپوشد، می‌تواند آسیب‌های جدی بر پیکرة فرهنگی جامعه وارد سازد، از این رو لازم دانستیم، نگاهی منتقدانه به این اقوال و افکار داشته باشیم؛

جمع‌بندی بخشی از سخنان آن‌ها این است که: ممیزی و نظارت بر محصولات رسانه‌ای نادرست بوده و نباید انجام شود، یکی از زنان حاضر در این جلسه، با خواندن متنی ادبی، تلاش کرد، تا روابط عاشقانه زن شوهردار با مردان را توجیه نماید و دیگری عنوان کرد که ما حجاب و برخی دیگر از ارزش‌های دینی را غیر از آن چیزی نشان می‌دهیم که در جامعه حاکم است و آن چه که در رسانه نشان می‌دهیم، بسیار کامل‌تر از جامعه بوده و این نمایشی کردن آئین‌های اجتماعی است.  

در ریشه‌یابی چنین سخنانی باید گفت که؛ آموزه‌های امروز رشته‌های دانشگاهی به دلیل داشتن زادگاه غربی، هیچ گونه گوهری برای دین قائل نبوده و دین را صرفاً به عنوان یک نهاد اجتماعی معرفی می‌کنند که کارکردهایی بر آن مترتب بر آن است که حضور دین در جامعه نیز وابسته به همین کارکردهاست و در صورتی که نهادی دیگر این کارکردها را بر عهده گیرد، دیگر خود دین نیز لازم نخواهد بود.

چنین اندیشه‌هایی یا ارزش معرفتی برای دین قائل نیستند و یا اینکه معرفت حاصل از دین را معرفتی کودکانه قلمداد می‌کنند.[1] اگر چه اندیشمندان غربی که در ارتباط با دین تحقیق کرده‌اند، ادیان بشری و خرافی مانند "توتمیسم" و یا ادیان تحریف‌ شده مانند مسیحیت را مورد بررسی قرار داده‌ و آشنایی چندانی با اسلام ناب محمدی و پایه‌های معرفتی ناب آن نداشتند، اما نباید فراموش کرد، که اندیشه‌های ترجمه‌ای روشنفکران ایرانی ناآشنا با مبانی دین اسلام، مطلق ادیان را چنین انگاشته و با این ناآگاهی خود تیشه به ریشه دین می‌زنند. فیلم‌نامه‌ نویسان و فعالان عرصه هنر نیز آموزه‌هایی غیر از این آموزه‌ها نداشته و انتظاری غیر از این نیست، در اینجاست که اهمیت سخن فراموش شدة رهبر معظم انقلاب، روشن می‌شود که آن همه بر اسلامی کردن دانشگاه‌ها تأکید کردند و دریغ که این سخنان، آماج بی‌مهری‌های جوسازان و غوغاسالاران قرار گرفت.

به هر حال راهکار اساسی برای مقابله با چنین آموزه‌هایی این است که بدانیم دین مقدس اسلام، مبتنی بر آموزه‌هایی است که صرفاً اعتباری نبوده و مبتنی بر انسان‌شناسی الهی است؛ انسان‌شناسی که از سوی خالق انسان ارائه شده و تنها انسان‌شناسی است که خالی از خطا و اشتباه است. با داشتن این انسان‌شناسی، دیگر کسی به خود جرأت نمی‌دهد که دین را فقط یک نهاد اجتماعی مبتنی بر آراء و عقیده‌های مردم معرفی کند. بر اساس این مبنا، رسانه‌ای اسلامی است کارگردان و فیلم‌نامه نویس، رسالت تبلیغی نسبت به دین احاس کرده و دین را منطبق با گوهر الهی آن معرفی می‌کند. در این دیدگاه، واقعیت اجتماعی، منبع تشخیص حق از باطل نبوده و دین دیگر، نه آئینی اجتماعی، که بلکه قانونی الهی برای زندگی سعادتمندانه است و روشن است که رفتار افراد جامعه، قادر به تغییر قانون نخواهد بود. به اضافه اینکه جای تعجب باقی است که چرا برخی از این عزیزان، همیشه بخشی از جامعه را الگوی خود قرار می‌دهند‌ که پای‌بندی چندانی به مبانی دینی ندارد، پاسخ این انتخاب نیز در همان مبانی مذکور نهفته و باز روشن می‌شود که داشتن یک مبنای غلط تا چه اندازه نگاه‌ها و زاویه دید یک فرد را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.

و در پایان متذکر این نکته باید بود که هنرمندی که در جامعه اسلامی فعالیت می‌کند، نمی‌تواند، صرفاً حکایتگر خنثی باشد؛ و به عبارت دیگر هنرمندی در جامعه‌ اسلامی، مقوله‌ای است هنجاری. و از آن جا که یک هنرمند صرفاً متخصص حکایت و به تصویر کشیدن است، لذا لازم است در ارتباط با محتوای محصولش، همراه و ناظری متخصص در امور فرهنگی و دینی داشته باشد.[2]

 



[1]. دورکیم

[2]. البته ما معتقد هستیم هنر در هر جامعه‌ای هنجاری است و این ساده‌لوحانه است که ما محصولات هنری هالیوود را بیانگر واقعی جامعه آمریکا بدانیم. فعالان صادق عرصه فرهنگی یقین دارند که به عنوان مثال محصولات هالیوود، تبلیغ برنامه‌هایی است که نه به نفع جامعه آمریکا که بلکه به نفع برخی سیاستمنداران، از جمله لابی صهیونیست و در مسیر مبارزه با برخی ملت‌ها و دین‌ها، به ویژه تشیع به عنوان اسلام ناب محمدی (ص) اجرا می‌شود.


جمعه 87 مرداد 11 , ساعت 10:3 عصر

بسمه تعالی

یازده تیرماه هشتاد و هفت بود که همایش اسلام و آسیب‌های اجتماعی در سالن همایش‌های وزارت کشور برگزار شد؛ آمارهای ضد و نقیض و در برخی موارد، جعلی، از این همایش در سایت‌ها و خبرگزاری‌ها اعلام شد؛ از آنجا که بنده عضو کارگروه زنان آسیب‌دیده اجتماعی (روسپی‌گری) بودم، بر آن شدم که برخی آمارهای مهم را با اصلاحات لازم و به صورت واقعی و نه جعلی اعلام کنم.

این همایش نتیجه چند ماه بحث و بررسی اعضای کارگروه‌های نه گانه مربوط به این همایش بود. و تا حد امکان سعی شد که نظر اسلام در ارتباط با پدیده روسپیگری بیان شود؛ اگر چه به دلایل مختلف از جمله کمبود وقت و متخصص نبودن همه اعضا در ارتباط با اسلام و غلبه نظریه‌های سکولار در علوم انسانی، کاستی‌هایی نیز مشاهده خواهد شد.

برخی از آمارهای مذکور به این شرح است.

الف) 89 درصد روسپی‌ها مجرد هستند و این نشان از تأثیر مثبت ازدواج در جلوگیری از انحرافات جنسی به شمار می‌رود.

ب) میانگین سن روسپیگری از 35 سال در گذشته به 27 سال در حال حاضر کاهش یافته است. خاطر نشان می‌سازد که آمارهای تهیه شده در بهزیستی در ارتباط با سن روسپیگری اعتبار نخواهد داشت چرا که آمارهای این سازمان صرفاً مربوط به چند دختر فراری است و روشن است که این دختران، نشان دهنده واقعی جامعه آماری نخواهد بود.

ج) 50 (پنجاه) درصد روسپی‌ها به دلیل فقر نسبی و رفع نیازهای ثانویه (مانند خرید خودرو، طلا و جواهرات، لباس‌های فاخر، گوشی‌های گران‌قیمت و مانند آن، و 50 درصد آنها به دلیل فقر مطلق و رفع نیازهای اولیه زندگی خود، دست به این انحراف می‌زنند. این آمار نشان از نوعی مصرف‌زدگی، تجمل‌گرایی و اسراف در جامعه بوده و حکایت از فقر مطلق بخشی از جامعه نیز دارد.

د) حدود هفتاد روسپی‌ها به دلیل نبود فرهنگ عفاف و کنترل در خانواده،‌ حدود سی درصد نیز به دلیل اعمال کنترل‌های سخت و بی‌مورد مرتکب انحراف جنسی می‌شوند.

آمارهای دیگر را در کتابی که در این زمینه منتشر خواهد شد بخوانید.


دوشنبه 87 تیر 24 , ساعت 5:43 عصر

با سلام به دوستان بزرگوار

هفته گذشته در زنجان بودم؛ کنجکاو شدم ببینم ماجرای دانشگاه زنجان چیست؛ با پرس و جوهایی که انجام دادم، بسیاری از مطلعین اذعان داشتند که مدتی قبل از این ماجرا، آقای مددی اقدام به انحلال دفتر تحکیم وحدت که زمانی موسوم به دفتر تحکیم وحشت بود،‏ می‏کنند؛ آن‏ها نیز وعده تلافی را می‏دهند که در این راستا طی برنامه‏ای از قبل طراحی شده، دختری را به دفتر وی می‏فرستند و زمانی که این دختر روسری خود را باز می‏کند، طبق برنامه از قبل تعیین شده به دفتر آقای مددی هجوم برده و به وعده خود جامه عمل می‏پوشانند.

اگر چه به لحاظ شرعی نه سخن من حجیت دارد و نه فیلم آن‏ها، اما سؤالی که مطرح است، این است که چطور اعضای دفتر تحکیم وحدت که زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی از مدافعین آزادی به معنای بی ‏بند و باری و فحشا بودند و اکنون عابد روزگار گشته‏اند؟ فراموش نشود که بنده هیچگونه آشنایی با مددی ندارم. اما آنها که الفبایی از فقه را بلدند، می‏دانند که با این گونه ادعاها هیچ گونه جرمی ثابت نشده و کسانی که اتهام وارد کرده‏اند،‏ محکوم به حکم قذف می‏شوند مگر اینکه ادعای خود را ثابت کننند. به اضافه اینکه به فرض اثبات جرم، بسیاری از اعضای دفتر تحکیم وحدت از مخالفین اجرای حدود الهی در مورد زناکاران می‏باشند و لذا مؤمن دو آتشه شدن آن‏ها جای خنده بسیار دارد. و باز فراموش نکنید که یکی از سرکردگان این دفتر یعنی آقا ابرام اصغرزاده، زمانی مردم را به تظاهرات علیه خدا دعوت می‏کرد. حالا به نظر شما دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟

نکته بسیار مهم اینکه اگر چه زنا، در صورت اختیار طرفین هم حرام است، اما در فیلم منتشرشده، اثری از اجبار در دختر که شاید دانشجوست، دیده نمی‏شود. و بسیاری از تناقضات که نه من وقت بیان دارم و نه شما حوصله خواندن!!!!

فقط بدانیم که عالم محضر خداست و در محضر خدا گناه نکنیم و اگر چه زنا کردن از اکبر کبائر است، تهمت به دیگران نیز برای رسیدن به اغراض سیاسی از بزرگترین گناهان است.


چهارشنبه 87 تیر 5 , ساعت 12:17 عصر
از همه شما به دلیل اینکه نمی‏توانم وبلاگ را به روز کنم، عذرخواهم. فعلا این مطلب را در شبستان و اعتدال بخوانید.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ